عصر روز نهم محرم است، شب عاشورا. شهادت یاران و همراهان امام حسین علیه السلام مسلم و قطعی است. اکنون این که با نامه ای در دست، در اطراف خیمه های امام حسین (ع) پرسه می زند، شمر است و فریاد بر می آورد: آی خواهرزاده های من کجایید؟ عباس! عبدالله! جعفر! عثمان! کجایید؟ من شمرم. حرفی با شما دارم.
هر چهار با عتاب و بی نرمشی در کلام می پرسند:
- آمده ای که چه؟ چه می خواهی؟
- خواهرزاده های من! برایتان امان نامه آورده ام. خود را با حسین به کشتن ندهید، بیایید...
هر چهار دلاور از خشم، چشم می درانند و دندان می سایند و عباس فریاد می کشد:
- " تبّت یداک یا شمر"!بریده باد دو دست تو ای شمر. لعنت بر تو و امان نامه ات. تو اگر خویش ما بودی، ما را به جهنم نمی خواندی.ما در امان باشیم و برادرمان، مولا و آقایمان و امام مان حسین فرزند زهرا در امان نباشد؟ ما حسین علیه السلام را رها کنیم و سر در مقابل ملعونین و ملعون زادگان فرود آوریم؟
اینجا ایران، عصر خاموشی، پیروزی لشکریان حق در دل دشمن لرزه افکنده است، لشکر شمر دور تا دور ایران را محاصره نموده است و از سر تکبر فریاد بر می آورد:
- تمام فعالیت های هسته ای خود را متوقف کنید و با ما باشید تا در امان باشید ...
- همه شما خاک بر سر ما هستید، هر چه ما می گوییم باید بگویید چشم ...
حال آنان که فارغ التحصیل دانشگاه عاشورا شده اند عباس وار فریاد بر می آورند:
- ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بمامند ....
اما در این میان بعضی ها می خواهند از تاریکی شب استفاده کنند و فرار را بر قرار ترجیه دهند، اینها همان هایند که زرق و برق دنیا چشم هایشان را کور کرده است...
دانشگاه به قل خودش روشنفکر بود. یک روز فهمید که من بسیجیهستم. جلوی جمع برگشت گفت: شنیده ام توهم چماق بدستی؟ گفتم بله چماق بدستم. زمان دفاع مقدس که امثال تو سوراخ موش اجاره می کردند چماقمان را برداشتیم و به شکل اسلحه در آوردیم و برای شماها سینه سپر کردیم. بعد از دفاع که شما ها دنبال عشق و حالتان بودید چماقمان را دست گرفتیم و شکل کلنگ در آوردیم و شروع به آبادانی کشور و ساختن سد ها و جاده ها و نیروگاه ها کردیم. وقتی زلزله بم و سیل گلستان و زلزله آذربایجان و ... آمد و شماها در خانه های خود لم می دادید و فریاد انسان دوستی سر میدادید چماق هایمان را برداشتیم و به شکل برانکارددر آوردیم و رفتیم تا مردم را از زیر آوار و گل و لای در بیاوریم. زمانی که شما به فکر کوی دانشگاه و عشق بازی هایتان بودید چماق های مان را برداشتیم و به شکل بیل در آوردیم و رفتیم اردو های جهادی تا به محرومان کشور کمک کنیم. زمانی که شما ها دنبال ناموس مردم بودید و عده ای بی غیرت مثل خودتان دنبال ناموستان بودند چماق هایمن را برداشتیم تا از ناموس شما ها دفاع کنیم.
اما شما ها چه کردید؟ مگر نمیگویید روشنفکر هستید؟ مگر نمیگوید گفتگوی تمدن ها؟ پس چرا چماقتان را برداشتید و مثل شعبان بی مخ ها کشور را به آشوب کشیدید؟ شیشه هارا شکستید، ماشین ها را آتش زدید، خیابان ها را بستید، از بیگانه دفاع کردید، به کشور خیانت کردید، به اقتصاد ضربه زدید، اوتوها و لباسشویی ها را در ساعت 8 شب روشن کردید تا برق بیمارستان ها قطع شود و .... پس کو آن همه شعار های قشنگتان؟ پس کو روشنفکریتان؟ بله من چماق بدستم و به این چماق بدستی افتخارمی کنم اما تو چی؟
پ,ن: هفته بسیج بر رهبر کبیر آزادگان جهان و مقام معظم رهبری و تمام دریادلان مبارک و فرخنده باد.
ابد شماهم دیده و یا شنیده اید خانم هایی که وضع ظاهری مناسبی ندارند و به اصطلاح خودشان امروزی هستند به دختران و بانوان باحجاب امل و بی فرهنگ می گویند. اما آیا واقعاً خانم های با حجاب بی فرهنگ هستند؟
هخامنشیان که بنیانهای فرهنگ و تمدن ایران را پی ریزی کردند از مهمترین ویژگی تمدنشان همانطور که از کتیبه های بجای مانده از دوره هخامنشی میتوان مشاهده کرد اعتقاد به خدای دانا وتوانا بنام اهورامزدا بوده است.
در شرایطی که ایرانیان باستان برخلاف اعراب جاهل بت پرست نبودند و برخلاف یونانیان به خدایان متعدد اعتقاد نداشتند و برخلاف هندوان گاو را مقدس نمیدانستند و برخلاف مصریان شاهان ایران همچون فراعنه مصر ادعای خدایی نداشته اند. بنا بر همین فرهنگ و تمدن پوشش زنان در ایران باستان هم همیشه سبک و اسلوب خاصی داشته است.
بررسیها نشان میدهد که پوشش تمام بدن در دورههای مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی بردهاند. برخی معتقد هستند که این پوشش کامل و آراسته به نوعی ریشه به وجود آمدن حجاب در دنیا است.
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته است که میتوان ایران را منشأ اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.
دایرهالمعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره میکند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده است: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته است.»
حال به نظر شما باتوجه به تمدن و فرهنگ ایرانی ها خانم باحجابی که در خیابان خود را از دید نامحرمان می پوشاند امل و بی فرهنگ است یا خانمی که فرهنگ خود را از غرب که همان وسیله لذت ساختن از زن و برهنگیست به ارث برده امل و بی فرهنگ است؟